پاک سازی مسیر انرژی چی با استفاده از طب سوزنی در تاریخ چین باستان
مفهوم پايهاي فلسفه چيني «يگانگي انسان و بهشت» است. اين مفهوم ميگويد انسانيت، جامعه و طبيعت سيستمي کامل را ايجاد ميکنند که قوانين مشابه و يکساني در مورد همه آنها بر قرار است که مربوط به انرژي چی می شود.
شباهت سیستم بدن انسان با طبیعت
لائوزي (قرن 6 پيش از ميلاد)، پايه گراز دائوئيسم ميگويد انسانيت بر روي زمين ايجاد شده، زمين بر روي بهشت، بهشت بر روي دائو دائو بر روي خود طبيعت قرار گرفته است.
اين طريقه تفکر کل نگر در تمام زمينههاي پزشکي اعمال شده است. پزشکان چين باستان به غير از پزشکي، فيلسوف هم بودند. آنها معتقد بودند که فرآيندهاي داخل بدن انسان ممکن است با مشاهده و تحليل پديدههاي جهان قابل درک باشد.
در نتيجه آنها دريافتند يک کارور پزشکي نبايد تنها بدن انسان را مطالعه کند بلکه دانستن فلسفه چني باستاني نيز براي او ضرورت دارد.
فيلسوفان چين باستان، متوجه شدند از آنجا که رودخانه و مريدين هاي داخل بدن ساختاري شبيه داشته، جريان آب در رودخانه و جريان چی و خون در مريدين ما طبق قوانيني مشابه جريان مييابند، اختلال در هر دوي آنها به دلايل مشابهي ايجاد شده و با استفاده از روشهاي مشابه قابل کنترل و مديريت باشند.
اگر مسير يک رود گرفته شود، آب موجود در رود که بهطور طبيعي به سمت پايين حرکت ميکند، سر ريز شده و موجب سيل ميشود.
اگر مريدين نيز مسدود گردد، جريان چی و خوني که در آن جريان دارند (که بهطور طبيعي در بدن گردش ميکنند) دچار رکود شده و اختلالات و مشکلات مختلف در بدن به وجود ميآيد.
در نتيجه درمانگران بدن انسان اين مريدين ما را از طريق سوراخ کردن آنها با استفاده از سوزن اقدام به بهبود جريان خون و چی و درمان بيماري ميکنند، درست همان طور که انسان در سطح زمين مسير رود را لايروبي کرده و با استفاده از کلنگ و بيل آب را کنترل کرده و از وقوع سيل جلوگيري ميکنند.
مریدین های بدن و انرژی چی
دوازده مريدين اصلي در بدن وجود دارد که در بدن پخش شدهاند و شبکهاي را تشکيل ميدهند که به تمام اندامهاي بدن، بالاي، پايين، داخلي و خارجي مرتبط است تا به اين صورت جريان انرژي چی و خون در مريدين ما اندامهاي بدن را تغذيه کنند.
به علاوه، مکان خاصي به نام آکوپوينت (Acupoint) در طول مسير مريدين ما بر روي پوست موجود است. اين مکانها معمولاً در فرو رفتگيهاي کوچک ميان عضلات، تاندونها، استخوانها و سوراخهاي موجود در آنها قرار دارند
فرو کردن سوزنهاي نازک در اين نقاط ميتواند تأثير مثبت داشته و جريان انرژي چی و خون را بهبود دهد. به علاوه اين کار انسداد ايجاد در مسير مريدين را رفع کرده و به فرآيند بازيابي بدن کمک ميکند.
پاک سازي مريدين هاي موجود در بدن با استفاده از سوزن جهت ايجاد گردش آزادانه انرژي بدن، اعمال مستقيم قوانين و اصول کنترل سيل است يعني تشويق و بهينه سازي جريان آب از طريق پاک سازي مسير به جاي مسدود کردن و جلوگيري از آن.
نويسنده کتاب نيژينگ بيان ميکند:
که تشابه ميان کنترل سيل و طب سوزني به اين شکل است کساني که به قوانين طبيعت چيره هستند، گودال و آبگيري در پايينترين نقطه حفر کرده تا آب داخل برکه به تدريج کشيده شده و از ايجاد تلاطم و جريان سريع آب جلوگيري شود.
بر اساس همين منطق، پاک سازي مريدين ما در نقاط آکوپوينت (نقاط طب سوزني) که فرو رفتگيهايي در مسير جريان خون و چی هستند، نيز ميتواند از تجمع و رکود جريان چی و خون جلوگيري کرده و به ايجاد جريان آزادانه آنها کمک کند.
طب سوزني نماد حقيقي فرهنگ طب چيني باستان
رودها از کوهها سرچشمه ميگيرند و به درياها متصل ميشوند. فرسايش خاک در بالا دست رودخانه عامل اصلي ايجاد سيل ميباشد در نتيجه بهترين وسيله براي کنترل سيل، نگهداري و حفظ آب و خاک در قسمتهاي بالا است.
طب سوزني با روشي برگرفته از طبيعت براي درمان بيماريهاي بدن انسان، بياني واضح و روشن از مفهوم فلسفه کل نگر چيني ارائه ميدهد.
انجام سوزن کاري در قسمت پايين بدن براي درمان بالاي بدن و انجام درمان بر قسمت بيروني بدن براي درمان داخل يک ديدگاه کل نگر و جامعه را نشان ميدهد.
طب سوزني در قرن دوم پيش از ميلاد شکل کامل خود را بدست آورد و اين فرآيند تقريباً هم زمان با به کار گيري قوانين و اصول کشف شده براي کنترل آب در پروژه کانال آب دوژيانگ بود.
همان طور که آب هميشه به سمت پايين حرکت ميکند، نظريه و تئوري طب سوزني هيچ گاه از اساس و بنياد دچار تغيير و تحول نشد.
از پيدايش آن تا کنون، طب سوزني با استفاده از همان روشها و سوراخ کردن همان قسمتهاي بدن و با به کار گيري همان ابزار، توانسته نتايج رضايت بخشي را براي بسياري از مردم حاصل آورد.
سوزنهاي طب سوزني ممکن است کمي ترسناک و عجيب به نظر رسند ولي اين سوزنها نماد و نشان دهنده فرهنگ سنتي چين هستند. ميتوان گفت طب سوزني ديگر تنها يک هنر درماني نبوده و در واقع نماد هزاران سال تمدن و فرهنگ چين است.
گسترش طب سوزني در جهان در بيش از 1500 سال
پخش و گسترش طب سوزني در جهان را ميتوان به 4 مرحله تقسيم کرد. طب سوزني حداقل در 140 کشور جهان تا به امروز گسترش يافته است.
مرحله اول توسعه طب سوزنی و فلسفه انرژی چی
مرحله اول حدود قرن 6 پس از ميلاد، طب سوزني در کشورها و سرزمينهاي همسايه مانند کره، ويتنام و ژاپن گسترش پيدا کرد. متون و اساس طب سوزني به ژاپن صادر شده و در آن جا مورد مطالعه دقيق و بررسي قرار گرفت.
سال 541 پس از ميلاد متخصصين چيني توسط دولت چين به کره فرستاده شدند.
سال 552 پس از ميلاد امپراتور چين يک نسخه از طب سوزني کلاسيک (بخشي از کتاب استاد نيژينگ) را به ژاپن اهدا کرد.
سال 562 پس از ميلاد راهب ژي کانگ سيستم کانالها، آکوپوينت، طب سوزني کلاسيک و موکسي باسشن را به کره و ژاپن برد.
سال 754 پس از ميلاد ژيان زن، افسر عالي رتبه خاندان تانگ از دريا به ژاپن رفته تا مذهب بودائيسم و طب چيني را در آن جا ترويج دهد.
مرحله دوم
مرحله دوم در حوالي قرن 12 پس از ميلاد، طب سوزني از طريق جاده ابريشم به آسياي ميانه راه پيدا کرد.
مرحله سوم
مرحله سوم در سده 1500 تا 1600 ميلادي، طب سوزني از طريق ژاپن و جاده ابريشم به اروپا راه يافت و بهطور ويژه توسط راهبان مسيحي فرستاده شده، پخش شد.
سال 1971 ميلادي هاروي که يک راهب مسيحي بود، زماني که از سفر خود از ماکائو پکن به فرانسه بازگشت، اولين ترجمه فرانسوي طب سوزني را ارائه کرد.
سال 1683 ميلادي ويلم نت راين، پزشک هلندي که در اوايل قرن 17 به ناکازاکي ژاپن سفر کرده بود، مقالهاي به زبان لاتين در مورد طب سوزني در لندن ارائه داد و اصطلاح «طب سوزني» را در اروپا ابداع کرد.
سال 1810 ميلادي اولين مورد ثبت شده استفاده از طب سوزني در اروپا. اين اتفاق در مدرسه پزشکي پاريس، زماني که دکتر برلويز از اين روش براي برطرف کردن درد در ناحيه شکم يک خانم استفاده کرد، رخ داد. جامعه پزشکي پاريس آن را يک روش درماني بيدقت توصيف کرد.
سال 1823 ميلادي در ويرايش اول هفته نامه پزشکي The Lancet به طب سوزني اشاره شد.
مرحله چهارم توسعه فلسفه انرژی چی در طب سوزنی در جهان
مرحله چهارم طب سوزني در اوايل 1970، با سفر تاريخي رئيس جمهور آمريکا به چين، طب سوزني بهطور قابل ملاحظهاي در دنيا شناخته شده و گسترش يافت و توسط سازمان جهاني سلامت رواج داده شد.
سال 1971 جيمز رستون در مورد تجربه خود از طب سوزني در پکن، مقالهاي در نيويورک تايمز منتشر کرد. اين مقاله اولين اطلاعات در مورد طب سوزني را به مردم انگليسي زبان ايالات متحده آمريکا و کساني که در ارتباط نزديک با مردم آسيا نبودند، رساند.
سال 1976 دکتر بروس پومرانز، پروفسور بخش جانورشناسي دانشگاه تورنتو مقالهاي منتشر کرد که خاصيت تسکين درد طب سوزني به واسطه ترشح اندورفين را نشان ميداد. مطالعه او اولين تحقيق انجام شده طبق اصول و علم غربي براي توضيح چگونگي عملکرد طب سوزني بود.
سال 1979 کنفرانس بين المللي در مورد طب سوزني، موکسي باسشن و طب سوزني بيهوشي در پکن برگزار شد و توجه شرکت کنندگان از 12 کشور جهان را به خود جلب کرد.
هدف از این کنفرانس بحث در مورد استانداردها و اولويتهاي استفاده از طب سوزني در زمينههاي مطالعات باليني، تحقيقات، آموزش و انتقال فن آوري بود. در اين کنفرانس فهرستي از بيماريهايي که قابل درمان با طب سوزني و فلسفه انرژی چی بودند، ارائه شد.
سال 1987 اتحاديه جهاني جامعه طب سوزني در پکن تأسيس شد. امروز اين سازمان بيش از 76 شعبه داشته و بيش از 70 هزار نفر از 43 کشور جهان در آن عضو هستند.
سال 1997 انجمن ملي سلامت ايالات متحده آمريکا به تأثير گذاري طب سوزني درمان تعدادي از بيماريها اذعان کرد
1998 مجله پزشکي The Journal of the American Medical Association ستوني را به درمانهاي مکمل و جايگزين اختصاص داد.
سال 2000 انجمن پزشکي بريتانيا (The Brithish Medical Association) گزارشي در مورد طب سوزني منتشر کرد و نتيجه گرفت که طب سوزني روشي ايمن و مؤثر براي درمان برخي بيماريها و اختلالات ميباشد.